حقوق و وظایف انسان از منظر امام سجاد(علیه السلام)

حقوق و وظایف انسان از منظر امام سجاد(علیه السلام)

 

  1. مجله حوزه و دانشگاه، شماره ۳۱
  2. خدایت بیامرزد! آگاه باش که پروردگار را بر تو حقوقى است که سراپاى وجودت را فراگرفته است: در هر جنبش و آرامشت در هر جایگاهى که به آن درآیى و در هر اندامى که آن را حرکت دهى و در هر ابزارى که آن را به کارگیرى، از او بر تو حقى واجب است.
    برخى از این حقوق، بزرگتر از برخى دیگر است و ولاترین حقوق الهى، حق خود حضرت اوست که پاس‏داشت آن را بر تو واجب کرده است؛ و این حق، بن‏مایه دیگر حقوق است و هر حقى از آن ریشه مى‏گیرد.
    سپس حقوقى است که نسبت به اندامهاى گوناگونت بر تو واجب کرده و از سرتا قدمت را فراگرفته است؛ چنانکه هریک از اندامهاى هفتگانه چشم و گوش و زبان و دست و پا و شکم و آلت که کارها بدانها صورت مى‏بندد، بر تو حقى دارد.
    خداوند بزرگ، گذشته از اندامها براى کارهایت نیز حقوقى بر گردنت نهاده است، از این رو، نماز و روزه و صدقه و قربانى و دیگر کارهایت بر تو حقى دارد.
    پس از اینها، حقوق دیگر حق‏مدارانى است که بر تو حق واجب دارند و از همه واجب‏تر، حقوق فرادستان توست، سپس حقوق فرودستان و پس از آن حقوق خویشاوندانت.
    اینها حقوقى است که از هریک از آنها حقوق دیگرى برمى‏آید: حق رهبران بر سه بخش است که واجب‏ترین آنها، حق کسى است که به نیرو تو را رهبرى مى‏کنند. پس از آن حق کسى است که پیشواى علمى توست و سپس حق کسى است که امور مالى تو را اداره مى‏کند. هر پیشوا و رهبرى، امام به شمار مى‏رود.
    حق زیردستان تو نیز سه بخش است: از همه واجب‏تر حق کسانى است که بر آنها چیرگى دارى. سپس حق کسانى است که از تو مى‏آموزند؛ زیرا جاهل، زیردست عالم است و پس از آن حق کسانى چون زنان و خادمان است که در اختیار تو هستند. حقوق خویشاوندان بسیار و چونان سلسله نسب پیوسته و هرکه نزدیک‏تر باشد حقش بیش‏تر و مقدم بر همه حق مادر است. بعد به ترتیب، پدر و فرزند و برادر و دیگر خویشان نیز هریک که نزدیک‏تر است حقوق بیش‏ترى دارد.
    سپس به ترتیب، حق آن‏که آزادت کرده است، آن‏که آزادش کرده‏اى، آن که به تو احسان کرده است، مؤذن نماز، پیشنماز، هم‏نشین، همسایه، رفیق، مال، بدهکار، طلبکار، معاشر، کسى که بر تو ادعایى دارد، آن که بر او ادعایى دارى، کسى که با تو مشورت مى‏کند، آن‏که با او مشورت مى‏کنى، کسى که از تو اندرز جوید، آن‏که به او اندرزگویى، بزرگ‏تر، کوچک‏تر، کسى که درخواستى دارد، آن که از او درخواستى دارى، آن‏که با حرف یا عمل به تو بد کرده و یا با گفتار یا کردار ـ آگاهانه یا ناخودآگاه ـ خشنودت کرده است، عموم هم‏کیشان، اهل ذمّه و سرانجام، حقوقى که لازمه پیامد حالتها و مناسبت‏هاى گوناگون است.
    خوشا به‏حال کسى که خداوند او را در اداى حقوقى که بر گردنش نهاده است یارى کند و به او پیروزى و پایدارى بخشد.
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.